https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران (۱۴۰۰/۰۲/۱۲)، درباره برگزاری سالم انتخابات در جمهوری اسلامی فرمودند: «یک عدّه‌ای مردم را دلسرد میکنند با خدشه کردن در انتخابات، خدشه کردن در نوع دست‌اندرکارانی که در انتخابات هستند، چه شورای محترم نگهبان، چه دیگر دستگاه‌ها؛ در کار اینها خدشه میکنند؛ این غلط است. ما از اوّل انقلاب تا امروز که خب انتخابات‌های فراوانی داشتیم -ده‌ها انتخابات انجام گرفته- این انتخابات همه سالم انجام گرفته؛ ممکن است یک تخلّفات کوچکی در گوشه و کنار شده باشد ـ-و در بعضی از موارد شده- امّا در نتایج انتخابات هیچ تأثیری نداشته. چون بنده مسئله را دنبال کردم؛ در یک مواردی شکایت کردند، ما دنبال کردیم مسائل را -یعنی یک جاهایی بود که شکایت شده بود که این تخلّفات انجام گرفته، پیگیری کردیم، بررسی کردیم، تحقیق جدّی کردیم از نزدیک- هرگز تخلّفی که خلاف امانت باشد یا در نتیجه‌ی انتخابات تأثیر داشته باشد، مطلقاً در انتخابات‌های ما اتّفاق نیفتاده؛ انتخابات‌های ما سالم و همراه با امانت و سلامت بوده است.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در همین رابطه گفت‌وگویی با آقای مهندس سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه انجام داده است.

* رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی اشاره کردند که در انتخابات‌هایی که در جمهوری اسلامی برگزار شده هیچ‌وقت تقلب یا تخلفی که موثر در نتیجه باشد اتفاق نیفتاده. به نظر شما چرا در سازوکار انتخابات‌ امکان تخلف مؤثر در نتیجه وجود ندارد؟
* اولاً، ما از ابتدای انقلاب تا الآن تجربه‌ی انتخاباتی زیادی داشتیم. ثانیاً، برگزاری و نظارت انتخابات ما مردمی است و دقت‌های خیلی زیادی در فرآیند انتخابات می‌شود. بنابراین،‌ امکان تقلب گسترده‌ -که در سرنوشت انتخابات بخواهد تأثیر بگذارد- وجود ندارد. نکته‌ی بعدی هم نتیجه‌ی کار است؛ یعنی عمدتاً مردم مشاهده کردند همان نتیجه که تمایل اکثریت بوده از صندوق بیرون آمده به‌خصوص در مورد انتخابات‌ ریاست‌جمهوری‌ محسوس‌تر بوده است؛ حتی من خاطرم هست در سال ۷۶ شایعه‌ای درست کردند که مثلاً می‌نویسیم فلانی، ولی می‌خوانند فلان؛ امّا بعد مردم دیدند نتیجه همان شد که می‌نوشتند و انتخابات هم نتایجش بلافاصله اعلام شد و رقیبی که رأی نیاورده بود بلافاصله تبریک گفت.

بنابراین،‌ هم تجربه‌ی مردم نشان می‌دهد و هم سازوکارها به‌نوعی است که امکان تقلب که بخواهد نتیجه‌ی انتخابات را تغییر بدهد وجود ندارد؛ یعنی هم دستگاه نظارت قوی وجود دارد، هم سازوکارهای اجرایی طبق قانون عمل می‌شود. حالا یک گوشه‌هایی ممکن است تخلفاتی هم باشد که عمدتاً در نتیجه تأثیر ندارد.

* چه شد که بخشی از طرفداران یکی از نامزدها دروغ تقلب در انتخابات سال ۸۸ را باور کردند و دست به اعتراض زدند؟
* در مورد سال ۸۸ به نظرم یک اراده‌ای وجود داشت برای اینکه نتایج انتخابات را نپذیرند. کاندیدایی که رأی نیاورده بود و با یک فاصله‌ی قابل توجهی از کاندیدای پیروز قرار داشت، در مصاحبه با شبکه‌های خارجی اعلام کرد که اگر نتیجه به نفعش نباشد اقداماتی را انجام می‌دهد. به‌علاوه‌ی اینکه اثرپذیری از رسانه‌های خارجی هم داشت. وقتی که بعضی نخبگان سیاسی ما این‌گونه ساختارشکنی می‌کنند و قانون را رعایت نمی‌کنند و نتیجه‌ی انتخابات را نمی‌پذیرند، طرفداران او ممکن است عکس‌العملی از خودشان نشان بدهند. البته در آن سال نقش شبکه‌های جاسوسی‌ به‌ویژه انگلیس بی‌تأثیر نبود و با موج‌سواری فتنه‌هایی درست کردند، که طرفداران یکی از نامزدها را به خیابان‌ها کشاندند.

* خدشه به سلامت انتخابات چه زیان‌هایی در بلندمدت برای کشور دارد؟
* در حقیقت به اعتماد مردم به نظام سیاسی لطمه می‌زند. برای اینکه ما از سال ۵۷ به بعد تجربه‌ی مردم‌سالاری دینی را به نمایش گذاشتیم و مردم باور کردند که با رأی خودشان در سرنوشت سیاسی‌شان مؤثرند. عمده‌ی نهادهای نظام از ریاست‌جمهوری گرفته تا مجلس شورای اسلامی، شوراهای شهر و مجلس خبرگان رهبری را مردم شکل می‌دهند. تنها رئیس قو‌ه‌ی قضائیه است که انتخابش از اختیارات رهبری است، وگرنه عمده‌ی ارکان نظام با رأی مردم شکل می‌گیرد.

این اعتماد باعث‌شده که مردم مشارکت کنند؛ مشارکت قابل قبول، رقابت‌های جدی و استانداردهای انتخابات مقبول و مورد قبول اتفاق بیفتد که نتیجه‌اش، انتخابات پشتوانه‌ی مردمی نظام شده است که طمع دشمنان را هم قطع می‌کند. اگر کسی بخواهد به این اعتماد لطمه بزند، درحقیقت به امنیت ملی و منافع ملی لطمه زده است.

* می‌دانیم که بالاخره دشمنان خارجی و بعضی افراد در داخل تلاش زیادی برای دلسرد کردن مردم نسبت به انتخابات کرده و می‌کنند. پس چگونه باید مردم را به انتخابات دلگرم نگه داشت؟
* عوامل مختلفی در آن دخیل است. یک گروه مجریان انتخابات‌‌اند که آن‌ها باید کارشان را مطابق با قانون و با دقت انجام بدهند و گرایش‌های سیاسی‌شان را دخالت ندهند. برای اینکه ضریب اعتماد کار مجری انتخابات -که عمدتاً وزارت کشور است و با هیئت‌های برگزارکننده که از مردم انتخاب می‌شوند- بالا برود، شورای نگهبان هیئت‌های نظارت مردمی را در سطح کشور تشکیل می‌دهد و آن‌ها نظارت می‌کنند.

یکی از نکاتی که ما هنوز می‌توانیم در موردش کار کنیم و شاید هنوز انجام‌نشده، استفاده از فناوری‌های جدید به‌ویژه آی.تی برای بالابردن شفافیت است،‌ به‌طوری‌ که صندوق‌های رأی کاملاً شفاف باشد و دیگر کسی نگوید که دخل و تصرفی در صندوق شده است. البته ممکن است نفوذ رخ دهد و پارازیت‌هایی ایجاد شود، امّا در عین حال با توجه به متخصصان جوان خوبی که ما داریم، می‌شود یک سیستم انتخابات الکترونیکی را سامان داد تا پای هرگونه بی‌اعتمادی را از بین ببرد و کسی نتواند باور کند که ممکن است کسانی در سرنوشت انتخابات دخالت داشته باشند.

گروه دیگر رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها باید وحدت ملی را حفظ کنند. رسانه‌ها نباید پیام‌های یأس‌آفرین یا جعلی بدهند و در جهت منافع شخصی، گروهی، جریانی و جناحی جوسازی کنند و به‌جای اینکه نتیجه‌ی انتخابات را مطابق قانون بپذیرند، اگر به نفعشان نبود جاروجنجال راه بیندازند و نظام و جریان انتخاباتی را متهم کنند. پس،‌ رسانه‌ها نقش مهمی در انتخابات دارند.

گروه دیگری که خیلی مهم‌اند، جریان‌های سیاسی فعال و کاندیدای انتخابات‌اند. در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیداهایی که اعتماد بیشتر مردم را جلب می‌کنند، اگر نتیجه‌ی انتخابات را که طبق قانون انجام‌شده نپذیرند خدشه ایجاد می‌کند. من روی این قسمت بیشتر از همه تأکید دارم؛ یعنی آدم حس می‌کند که برخی از نخبگان سیاسی و سیاست‌مداران ما هنوز به آن بلوغ سیاسی نرسیدند که متوجه بشوند انتخابات راهی برای بالابردن کارآمدی نظام، جلب اعتماد و رضایت مردم است. حالا اینکه مردم نظرشان به چه کاندیدایی باشد یا چه جریانی را باید به آن اقبال کنند، باید مسئله‌ی ثانوی برای جریان‌ها باشد؛ امّا اگر جریان سیاسی یا بعضی از کاندیداها بنا را فقط بر پیروزشدن بگذارند، اساساً کار را خراب می‌کند و ممکن است فتنه‌ای شبیه سال ۸۸ اتفاق بیفتد. این نتیجه‌ی عدم بلوغ سیاسی و عدم اعتقاد به دموکراسی و مردم‌سالاری است.

از همین رو، کسانی که شعار اوّلشان دموکراسی و انتخابات بود انقلاب‌های رنگی را برای به هم ریختن انتخابات در کشورهایی که نتیجه‌ی انتخابات آنجا را قبول نداشتند برپا کردند که ما نمونه‌هایش را چند سال پیش دیدیم. با برهم‌زدن ساختار و سازوکار قانونی انتخابات به‌نوعی کودتای رنگی ایجاد کردند، ولی رهبر انقلاب خیلی هوشمندانه فرمودند که من در مقابل ساختارشکنی و قانون‌شکنی می‌ایستم. اگر قرار باشد نتیجه‌ی قانونی انتخابات پذیرفته نشود، دیگر از این به بعد سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

* یکی از تذکرات رهبر انقلاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، داشتن برنامه درست و واقع‌بینانه  است. این مسئله برای نامزد ریاست‌جمهوری چه ضرورتی دارد؟ آیا این می‌تواند نشان‌دهنده‌ی اطلاع درست او از وضعیت کشور باشد؟
* طبعاً همین‌طور است، منتها اگر منظورمان از برنامه یک برنامه‌ای مثل برنامه پنج‌ساله باشد، حوصله‌اش در جریان انتخابات نیست. جریان انتخابات یک فرصت محدودی است، امّا ما در نظام خودمان یک بحثی به نام سیاست‌های کلی داریم که رهبر انقلاب آن را ابلاغ کردند. این سیاست‌ها به‌نوعی جهت‌گیری‌های پیشرفت و اهداف کلان کشور را مشخص می‌کند. همه‌ی سه قوه طبق قانون اساسی باید در مسیر تحقق اهداف سیاست‌های کلی حرکت کنند و این ساختار قانونی و قانون اساسی ماست.

پس، جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های کلی مشخص است و کاندیداها نباید وعده‌هایی بدهند که خارج از جهت‌گیری‌های کلی نظام باشد. فرض کنید نظام یک سیاست هسته‌ای دارد که سیاست کلانی است و رهبر انقلاب آن را ترسیم می‌کنند. یک سیاستی در مورد جمعیت یا سیاست‌خارجی دارد که یک‌سری اصولی حاکم است و بعضی‌هایش در قانون اساسی هم تصریح شده است. یک‌سری ارزش‌های متخذ از اسلام و جمهوریت دارد که در جریان انتخابات نباید مخدوش شود و وعده‌ی خلاف نباید داده شود که ساختارشکنی می‌شود. پس، باید اعلام کنند و در چهارچوب سیاست‌های کلی هم باشد و مغایر با آن‌ها نباشد.

* مردم چطور باید وعده‌های انتخاباتی نامزدها را بسنجند که چه مقدار به واقعیت نزدیک است؟
* خوشبختانه ترکیب جمعیتی ‌ما هم جوان است، هم از آگاهی‌های زیادی برخوردار است و هم وسایل ارتباطی بیشتر است و اگر فضای انتخابات به‌سمت رقابت سالم باشد و نخبگان سیاسی و کاندیداها اجازه‌ی دخالت خارجی‌ها را ندهند و خودشان را مستظهر به پشتیبانی آن‌ها نکنند و با تکیه به کسی نخواهند رأی بیاورند، در این رقابت مردم از نیازهای خودشان باخبرند و نگاه می‌کنند که کدام رئیس‌جمهور برنامه‌اش مطابق با اولویت‌های خواست آن‌هاست. فرض کنید در مقطع فعلی مسئله‌ی تولید و اشتغال به‌عنوان اولویت از طرف مردم احساس شود. آن جریان و کاندیدایی مورد اقبال بیشتر مردم قرار می‌گیرد که اولویت‌ها و خواست‌های مردم را درست‌تر تشخیص و اعلام کرده باشد.

نکته‌ی بعدی هم سوابق، تجربیات و ویژگی‌های کاندیدایی است که بیشتر بتواند اعتمادآفرین و باورپذیر برای مردم باشد.

* روش‌های تبلیغاتی امروز به‌دلیل تأثیر رسانه‌های جدید بسیار متفاوت‌ شده و خیلی بر اذهان مردم تأثیرگذار است و هزینه‌ی زیادی هم برای آن می‌شود. متأسفانه حاکمیت هم نظارت درستی بر آن ندارد. تکلیف مردم در این زمینه چیست؟
* باید اذعان کنیم که در فضاهای ارتباطی جدید ضعیف هستیم. الآن حجم زیادی از جریان رسانه‌ای در جهت تخریب افکار عمومی، ناامیدکردنشان و ایجاد انگاره‌های منفی حرکت می‌کند. جا دارد اصحاب رسانه‌ی ما و کسانی که در این زمینه مسئولیت‌ دارند، زیرساخت‌های ارتباطی ما را تقویت کنند تا آسیب‌پذیری‌مان از این جهت کمتر شود.

* تأثیر مناظرات انتخاباتی در بینش و فهم مردم چقدر است؟ مناظرات چه آسیب‌هایی می‌تواند داشته باشد؟
* در دوره‌های قبل، یکی از جذاب‌ترین برنامه‌های تبلیغات انتخاباتی مناظراتی بود که در سطح کاندیداهای ریاست‌جمهوری برگزار می‌شد، امّا در عین حال وقتی چهارچوب‌های قانونی و اخلاقی رعایت نشود، آسیب‌های خاص خودش را دارد. به نظر می‌آید مناظرات باید با استفاده از تجربیات موجود به‌گونه‌ای طراحی شود که منجر به ساختارشکنی و هنجارشکنی نشود؛ یعنی بدآموزی نداشته باشد و منجر به شکستن حرمت‌های اجتماعی و تخریب شخصیت‌ها نشود.

باید توصیه‌های اخیر رهبر انقلاب را در نظر بگیریم که عمده‌اش متوجه نخبگان و جریانات سیاسی فعال و جریانات انتخابات است. ما وارد «گام دوم» انقلاب شده‌ایم و باید در رفتار سیاسی سیاسیون، منافع و امنیت ملی بر منافع و امنیت جناحی و گروهی و شخصی ترجیح پیدا کند، تکیه به قدرت‌های خارجی جایگاهی نداشته باشد و حرکت در چهارچوب ساختار نظام و قانون اساسی نهادینه شود؛ یعنی فعالان سیاسی نسبت به اصول اساسی قانون اساسی تعهد داشته باشند.

* به نظر شما مهم‌ترین اشکالاتی که در نخبگان سیاسی کم‌وبیش وجود دارد و انتخابات می‌تواند جامعه را رشد دهد تا از آن عبور کنیم چیست؟
* نباید به‌گونه‌ای عمل شود که دشمن طمع و سوءاستفاده کند. بالاخره در جریان انتخابات یک نفر پیروز می‌شود و یک نفر شکست می‌خورد، منتها آن جریانی که شکست‌خورده نباید بلافاصله فردای انتخابات بنا را بر این بگذارد که با تمام قوا مانع از توفیق جریان پیروز شود.

فکر می‌کنم نخبگان سیاسی ما هنوز این مهارت را پیدا نکردند که بتوانند در مسائل ملی که جنبه‌ی منافع ملی در آن مطرح است به اجماع برسند و این اجماع را به اجرا بگذارند و تحقق ببخشند. شما این اختلاف‌نظرها را در ابعاد مختلف مسائل اقتصادی نظام هم مشاهده می‌کنید و دستگاه‌های مختلف ساز مختلف می‌زنند. آن اجماعی که باید روی مسائل در خود دولت انجام بگیرد، به‌خوبی، انجام نمی‌گیرد. این مسئله هیچ‌وقت از ذهن من پاک نمی‌شود که از اوّل انقلاب مسئولان اقتصادی دولت با همدیگر هماهنگ نبودند و با همدیگر اختلاف‌نظر داشتند و تصمیمات همدیگر را خنثی می‌کردند.

دولت جایی است که مسئولان اقتصادی باید با همدیگر به یک تصمیم برسند و همه از آن حمایت کنند، ولی همین الآن هم این ناهماهنگی بین تصمیم‌گیران و مجریان اقتصادی دولت وجود دارد. لازم است اصل «ترجیح منافع ملی» از طرف جریان‌های مختلف سیاسی مورد نظر قرار بگیرد تا انتخابات یک انتخابات پرشور با مشارکت بالا، امیدبخش برای مردم و به‌دور از یأس‌آفرینی منجر به کارآمدی بیشتر نظام و دمیده‌شدن خون جدید به جریان سیاسی نظام باشد و باعث شود مشکلات مردم با سرعت بیشتری حل شود.

smpl
تاریخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1400  1:22 PM