به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آيت الله العظمي جوادی آملی در جلسه درس اخلاق اين هفته خود كه در نمازخانه بنياد بين‌المللي علوم وحياني اسراء برگزار شد بيان داشتند: خداوند فرمود انسان وقتي به دنيا آمد از بديهي‌ترين بديهيات بی خبر است، اما از طرف ديگر فرمود من انسان را بي‌سرمايه خلق نكردم! يك لوح نانوشته به انسان ندادم بلکه يك كتاب الهي و زرّيني به او دادم ﴿ وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ﴾ و آنچه فجورِ اوست به او آموختم، آنچه تقواي اوست به او آموختم، آنچه منشأ فجور و تقواست به او آموختم. تمام تلاش ما حوزويان و دانشگاهيان بايد اين باشد كه مهماني را به درون حریم دل خود دعوت كنيم كه با صاحبخانه بسازد.

ایشان ادامه دادند: آنكه ما را آفريد، از او راستگوتر كسي نيست، او فرمود من هيچ روحي را ناقص‌الخلقه خلق نكردم، خدا انسان را مستوي‌الخلقه خلق كرد! يعني آنچه لازمه كمال او بود به او داد، پس ما در زادروزمان با نفس ملهمه همراهيم، فجور و تقوا به ما داد، وقتي وارد حوزه و دانشگاه مي‌شويم اگر مهماني دعوت كرديد كه با صاحبخانه ساخت اين از درون و بيرون كمك مي‌گيرد و رشد مي‌كند و بالنده مي‌شود.

معظم‌له در ادامه بياناتشان با تأكيد بر ضرورت محاسبه نفس، اظهار داشتند: وقتی ما چيزي را ياد مي‌گيريم گفتند محاسبه كنيد، يك بحث اين است كه ما اين كتاب را خوب بخوانيم و امتحان بدهيم اين يك دستور ظاهري است كه ممتحِن متوجه مي‌شود كه ما اين كتاب را فهميديم يا نه، اما يك وقت دين از ما مي‌خواهد محاسبه كنيم؛ فرمود عالِم كسي است كه فعل او با قول او يكي باشد، ما چه كار كنيم كه عالِم بشويم و دين به ما بگويد كه اين شخص عالِم است؟ اين را بايد خودمان امتحان كنيم.

حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در ادامه به تبيين مسئله «نصيحت» و «ناصح» پرداخته و بيان داشتند: يك بيان نوراني حضرت امير علیه السلام دارد که نصيحت را از منظر قرآن كريم عملاً به ما معرفي می كند، حضرت فرمود خدا جامه تقوا فرستاد، آن جامه تقوا از همين تار و پود ﴿ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ﴾ به دست مي‌آيد، تار و پودش را به ما داد، به وسيله خياطان يعني رهبران الهي اين تار و پود را به صورت جامه تقوا در بر كرديم؛ ﴿ لِباسُ التَّقْوي‏ ذلِكَ خَيْرٌ ﴾ و اینگونه جامعه، لباس تقوا در برمي‌كند. بعد به ما فرمودند مسئولين ونیز تك تك مردم وظيفه‌شان اين است كه خودشان را نصيحت كنند، مسئولين را نصيحت كنند و مسئولين آنها را نصيحت كنند.

ايشان ادامه دادند: ما خيال مي‌كنيم كه نصيحت يعني سخنراني و موعظه و انتقاد، حالا يا سازنده يا غير سازنده، نصيحت اينها نيست! پيغمبر كه مي‌گويد نصيحت مي‌كنم، نصيحت معنايش سخنراني و موعظه و كتاب نوشتن نيست! آن نخِ محكمِ ناگسستني را مي‌گويند «نصاح»، آن سوزني كه با اين نخ دوخت و دوز مي‌كنند مي‌گويند «منصحه»، آن خياط ماهري كه مي‌تواند جامه در بركند مي‌گويند «ناصح». آن كسي كه نمي‌گذارد جامعه به اختلاف كشید شود و اجازه نمی دهد اختلاف و تفرقه در جامعه رخنه کند ناصح است. مانند کاری که خیاط می کند، خیاط جامه را محكم درست مي‌كند كه پاره نشود اگر هم يك وقت پاره شد اين آماده است كه رفو كند و بدوزد.

معظم‌له در ادامه به دوري جستن از اختلاف و ضرورت امر به معروف و نهي از منكر اشاره كرده و بيان داشتند: اگر اشكالي هست با امر به معروف و نهي از منكر حضوري آن را حل كنيم نه اعتراض و آبروريزي، با آبروريزي نهي از منكر حاصل نمي‌شود، با سوژه پيدا كردن و خوشحال شدن از افتادن كسي به چاه وِيل اختلاس يا نجومي، مشكل حل نمي‌شود و اگر خداي ناكرده اخلاق در جامعه ضعيف شد و ما نتوانستيم شکاف ها را رفع کنیم و ناصح باشیم، آن وقت نظير ناله‌هاي حضرت امير علیه السلام را بايد سر بدهيم که فرمود شما مثل جامه كهنه‌اي هستيد که  فرتوت و فرسوده  شده و من هر گوشه‌اش را مي‌دوزم يك گوشه‌ ديگر پاره مي‌شود! با اين جامعه، رهبر اگر علي بن ابيطالب هم باشد خداي ناكرده جامعه شکست خواهد خورد همانگونه که در زمان حضرت اینچنین شد.

آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به کلامی از حضرت علی علیه السلام ابراز داشتند: حضرت امير علیه السلام فرمود اين حرفي كه من مي‌زنم برابر جريان تاريخي نيست، اين برابر سنّت الهي است! فرمود نه در گذشته، نه در آينده الي يوم القيامه هيچ امتي، هيچ جامعه‌اي از اختلاف بهره نبرد. من بر اساس تاريخ حرف نمي‌زنم كه از گذشته خبر بدهم، من از سنّت الهي و از آينده، شما را باخبر مي‌كنم؛ فرمود تا روز قيامت ملتي خير مي‌بيند كه مردمش خيرخواه يكديگر باشند، نقص يكديگر را با امر به معروف و نهي از منكر حل كنند، نگذارند كسي آلوده بشود و اگر شد فوراً او را درمان كنند.

download
تاریخ: پنجشنبه 7 بهمن 1395  3:46 AM