شهید آیت اللّه شیخ محمد صدوقی، سومین شهید محراب، نماینده امام و امام جمعه یزد بود که عبادتگاه جمعه های یزد را با نور خویش منور می ساخت. او در روز جمعه دهم رمضان 1402 (مطابق با یازدهم تیرماه 1361) پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقان به شهادت رسید و خون پاکش محراب را گلگون نمود و این همان معراج به سوی اللّه بود که او آرزویش را داشت و بارها از خدا خواسته بود. آن پرهیزگار خطاب به دشمنان اسلام و نظام اسلامی چنین گفته بود: «به فرض آن که مرا ترور کردید چه می شود؟ مرغابی را از آب می ترسانید؟»

شهید صدوقی، مردی از سلاله تشیّع

شهید آیت اللّه صدوقی از یاران صدیق و باوفا و قدیمی امام امت بود. او یار امام در تمامی صحنه های انقلاب و یاور ملت محروم بود که به حق در عمل نیز این چنین بود. او مردی از سلاله پاک تشیع علوی و ادامه دهنده راه حضرت علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام بود. شهید صدوقی عابدی مخلص و زاهدی بی ریا بود. از کار شبانه روزی و در خدمت مردم بودن هیچ احساس خستگی نمی کرد و بسیار مقاوم بود. در مبارزه با طاغوت و طاغوتیان بسیار شجاع و فعال بود. او، هم چنین حافظه ای بسیار قوی و خوب داشت که زبان زد همگان بود. این مرد پاک طینت و نیکوسیرت دارای چنان جاذبه قوی و نیرومندی بود که در همان برخورد نخست، افراد را نسبت به انقلاب و اسلام و امام جذب می کرد.

چهره مقاوم

روح شهید صدوقی روح ناآرام و پرخروشی بود. سستی و آسوده طلبی در شخصیت او جای نداشت. آن فرزانه والا مقام و بلنداندیش برای کوشش، خدمت به مردم محروم، و مبارزه علیه ستم و استبداد آفریده شده بود. مبارزه این اندیشمند صادق از زمان رضاخان آغاز شده بود. دسیسه های رضاشاه ضربه های سختی بر تشکیلات مذهبی و حوزه های علمیه وارد ساخت و از این طریق فشارهای زیادی را بر روحانیان تحمیل نمود. در این جو خفقان و وحشت، شهید صدوقی چهره پرشور و مقاوم حوزه بود که در جلسات، روح امیدواری، نشاط و ستم ستیزی را در طلاب جوان می دمید و از این رهگذر آنان را برای مبارزه و قیام علیه استبداد ستم شاهی فرا می خواند. این ویژگی شخصیتیِ ایشان را بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران یادآور شده و در شرح زندگی آن عالم حق کیش و ستم کُش بیان کرده اند.

در محضر بزرگان

شهید بزرگوار آیت اللّه صدوقی در ایام حیات پربرکت علمی خویش در محضر استادان زیادی زانوی ادب زده و در دروس مختلف از آنان کسب فیض نموده است، که به طور فشرده، به بعضی از آنها اشاره می شود: شخصیت آیت اللّه صدوقی تأثیرپذیری فراوانی از امام خمینی داشته است و امام در زمره استادان این اندیشمند متعهد و صادق به شمار می رود. او هم چنین از محضر بزرگانی هم چون: آیت اللّه شیخ عبدالکریم یزدی، آیت اللّه سیدصدرالدین صدر، آیت اللّه سیدمحمدتقی خوانساری، آیت اللّه سید محمد حجت کوه کمره ای، سیدعلی محمد کازرونی و شیخ غلام رضای فقیه خراسانی خوشه های دانش و فضیلت چیده و بهره ها جسته است.

مظهر صداقت

شهید والا مقام آیت اللّه صدوقی دارای فضایل اخلاقی فراوانی بود. او مظهر صداقت و پاکی بود. درون و برونش یکی بود. به آن چه می خواند و می فهمید عمل می کرد. قرآن کتابی بود که هیچ گاه از او جدا نمی شد. ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهای عید وقتی که مردم و مسئولان به دیدارش می رفتند، بدون استثنا برای همه برمی خواست و این کار را نه از روی اکراه و بی میلی، که با نشاط و شوقِ وصف ناپذیر انجام می داد.

حمایت از فداییان اسلام و مبارزه علیه رژیم

آیت اللّه صدوقی از حامیان گروه فداییان اسلام بود. او در حمایت از این گروه از هیچ کاری فروگذار نکرد، به طوری که سیدعبدالحسین واحدی برای پنهان شدن به خانه او پناه می برد. شهید صدوقی او را دوروز پشت آینه دیواری اتاق پنهان می کند و او را از دست مأموران رژیم نجات می دهد. شهید صدوقی هم چنین پس از فوت رهبر مذهبی یزد، عالم پرهیزگار و پرآوازه، شیخ غلام رضا فقیه خراسانی، با درخواست مردم و توصیه حضرت امام خمینی رحمه الله به یزد هجرت کرد و در آن جا مبارزات خستگی ناپذیر خویش را ادامه داد. او در این شهر چنان وسیع و فراگیر عمل کرد که تمامی استان یزد و بخشی از مناطق دیگر ایران به صحنه مبارزه علیه رژیم تبدیل شد. از آن پس در اکثر مقاطع مهم روحانیان یزد همراه با شهید صدوقی علیه رژیم مستبد و ستم گر اعلامیه می دادند و به افشاگری می پرداختند.

بر کرسی تدریس

آیت اللّه صدوقی تنها مرد تتبّع، تحقیق و نگارش نبود، بلکه در تدریس و تربیت شاگردان از مردان موفق زمان خود به شمار می رفت. درس وی یکی از باشکوه ترین حلقه های درسی حوزه به شمار می رفت. شهید صدوقی تدریس علوم دینی را در اولویت زندگی خویش قرار داده بود و حقیقتا در مسند تدریس از استادان برجسته و ارزشمند حوزه به شمار می آمد. او در مدت تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد که بعدها هریک منشأ خدمات اجتماعی و علمی فراوان گردیدند. از شمارِ بسیارِ شاگردان و آنان که از محضر وی کسب فیض کرده اند می توان به این افراد اشاره کرد: استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی، شهید مرتضی مطهری و شهید قدوسی.

تأسیس و تعمیر مساجد و مدارس

سال ها خدمت و تلاش پی گیر آیت اللّه صدوقی برای مردم فهیم و قدرشناس ایران اسلامی فراموش ناشدنی است. او بزرگ مردی بود که عمر خود را در خدمت و پاسداری از ارزش های اسلامی صرف کرد و برای مردم مسلمان چون پدری مهربان و دل سوز بود. خدمات اجتماعی، مذهبی و عمرانی آن نیک سیرت بسیار ارزشمند و شایان تقدیر است. او در بنا و تعمیر هجده مسجد شریک شد و موفق به تأسیس و تعمیر نوزده مدرسه علوم دینی گردید و سازمان های خیریه و بیمارستان و خدمات اجتماعی فراوانی از خود به یادگار گذاشت. برای تحصیل علوم اسلامی خواهران «مکتبة الزهراء» را تأسیس کرد و برای تربیت جوانان «گروه فرهنگ علوی» را همراه با عده ای از روحانیان متعهد به وجود آورد و اداره می نمود.

مناجات با خدا

گرچه آیت اللّه صدوقی در خدمت به مردم هیچ گاه مضایقه نمی کرد و زمان بسیاری را به این کار اختصاص می داد، ولی دعا و مناجات را هیچ وقت رها نکرد بلکه معتقد بود که چون در عرصه اجتماع آسیب پذیری بیشتری وجود دارد، باید از سلاح دعا و رازونیاز با خدا بیشتر سود جست. او شب ها بدون استثنا برای نماز شب برمی خاست و به نیایش می پرداخت.

شهادت

از چندین هفته قبل از شهادت آیت اللّه صدوقی، جوانی در حدود 25 ساله با لباس بسیجیان در مسجد ایشان پیدا شده بود و زاهدانه به مسجد رفت وآمد می کرد. این برخورد او باعث می شد کسی به او بدبین نشود. روز دهم ماه مبارک رمضان 1360 با روز جمعه هم زمان شد. آیت اللّه صدوقی غسل جمعه نمود و به طرف مسجد «ملا اسماعیل» حرکت کرد. خطبه های نماز جمعه را خواند و سپس به نماز ایستاد و چون نماز تمام شد آن جوان که بعد هم مسلم شد از وابسته های منافقان است از پشت سر به آقا هجوم آورد. ناگاه صدای انفجار مهیبی در فضای مسجد پیچید و شور و غوغای عجیبی همه مسجد را فرا گرفت...

روحش شاد و یادش گرامی باد.

شهید صدوقی به روایت حضرت امام خمینی(ره): 

شهید صدوقی عزیز رضوان‌الله علیه در تمام صحنه‌های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود.

 

آیت الله صدوقی

به گزارش خبرگزاری حوزه، یازدهم تیرماه، سالروز شهادت چهارمین شهید محراب، آیت الله صدوقی بوده است که به بازنشر مصاحبه کم‌تر دیده شده مقام معظم رهبری پیرامون شهادت آیت الله صدوقی که در دوازدهم تیرماه سال ۱۳۶۱ گرفته شده است، خواهیم پرداخت:

* نظر شما در مورد شهادت آیت الله صدوقی چیست؟ و با توجه به اینکه دشمن مرتبا شخصیت‌های انقلابی و مورد اعتماد ملت را شهید می کند آیا فکر نمی کنید که تشکیل هرچه زودتر سازمان اطلاعاتی کشور ضرورت داشته باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت فقیه جلیل‌القدر و بزرگوار وعالم مجاهد حضرت آیت‌الله صدوقی یکی دیگر از افتخارات جامعه روحانیت اسلام و سند زنده‌ای بر حقانیت ادعاهای جمهوری اسلامی است. همچنین این فاجعه سند متقنی برسیاه‌رویی، سیاه‌کاری عمّال استکبار جهانی است که به این حادثه و حوادث دامان خودشان را آلوده کرده‌اند دشمن با این محاسبه که [شخصیت‌هایی] از قبیل آیت‌الله صدوقی ستون‌ها و استوانه‌های حرکت مردمی انقلاب ما هستند برای این‌که این حرکت را متوقف کند و حضور مردم در صحنه را از بین ببرد، دست به این ترورها و این جنایت‌ها می‌زند.

حقیقت این است که نیمی از محاسبه درست است و نیمی غلط؛ درست است که امثال آیت‌الله صدوقی، حضرت آیت‌الله دستغیب وحضرت آیت‌الله مدنی،استوانه‌های اصلی حرکت‌های مردمی و حضور مردم در صحنه هستند اما این تفکر که با رفتن این‌ها حرکت مردمی متوقف خواهد شد و حضور مردم در صحنه منتفی خواهد شد محاسبه غلطی است زیرا اگر جسم صدوقی‌ها با این ترورها از میان مردم مفقود می‌شود و می‌رود اما خاطره آن‌ها و تعالیم آن‌ها و حرکت آن‌ها همچنان در میان مردم برای مدت‌های طولانی باقی خواهد بود.

شما به تبریز و شیراز که هر یک استوانه بزرگی مشابه آیت‌الله صدوقی در حرکت‌های فاجعه‌آمیز از دست دادند نگاه کنید، خواهید دید که فقدان این بزرگواران نه فقط از جوشش و شور و عشق مردم وحضور آن‌ها در صحنه نکاسته بلکه بر وقوف و حضورشان در صحنه‌های مبارزه حق علیه باطل مصمم‌تر گردانیده است.

یزد استانی است که خاطره‌های ارزشمندی را از مرحوم آیت‌الله صدوقی از دوران اختناق از دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران بخاطر دارد.

آیت‌الله صدوقی با خون خود، ادعاهای خود و حرف‌های خود، اقدام‌های خود را امضا کرد حقانیت آن‌ها را ثابت کرد، بی‌شک حضور معنوی و روحانی آن عالم بزرگ همچنان به حرکت مردم این استان ادامه خواهد داد. مردم خاطره حضور این مرد در میدان‌های مبارزه علیه رژیم جبار گذشته و نیز حضور این مرد را در میدان‌های جنگ با رژیم حاکم بر بغداد از یاد نخواهد برد این مرد کسی بود که سالیان درازی مبارزه کرده بود و همچنان مبارزه می‌کرد تا شهید شد.

این مبارزه‌ها سند حقانیت سخنان او بود، سخنان او آویزه گوش مردم یزد و همه مردمی که این بزرگ‌مرد را می‌شناسند همیشه خواهد بود بنابراین ما اگر چنانچه فقدان این مرد را ضایعه بزرگی می‌شماریم اما احساس می‌کنیم که عالم اسلام هرگز از این شهادت نیز مانند شهادت‌های دیگر دچار خسارت نشده است.

اما این‌که یک سیستم اطلاعاتی بدین خاطر ضروری می‌باشد باید بگویم که ایجاد چنین سیستمی بطور حتم ضروری است باید هر چه زودتر کار تشکیل چنین سیستمی در مجلس شورای اسلامی به پایان برسد و به دولت ابلاغ و اجرا شود البته مردم مسلمان ما همگی در کار اطلاعاتی هم با دولت مثل میدان‌های دیگر مثل جنگ، اقتصاد و بقیه مسائل زندگی اجتماعی کمک می‌کنند اما وجود چنین سیستمی حتماً ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.

من توصیه می‌کنم به مردم مبارز و نستوه یزد که یاد این شهید بزرگوار از خدمتگزاران قدیمی اسلام و مسلمین بوده گرامی بدارند. کما این‌که گرامی می‌دارند و به احترام خون این شهید آنچه را که این شهید دعوت می‌کرد در مد نظر داشته باشند این شهید به اسلام و به وحدت مسلمین و مبارزه در راه خدا به ایثار و فداکاری به کمک به دولت جمهوری اسلامی دعوت می‌کرده.

این مواضع درست و بی‌تردید خودش را از آغاز انقلاب تا امروز همواره حفظ کرده بود آن وقتی که همه در تبعید بودند او حقیقت را به خوبی می‌شناخت و چهره‌های مزوّر سیاسی را افشا می‌کرد این تکلیفی است بر دوش پیروان و دوستان و استفاده کنندگان از محضر این عالم جلیل و امیدوارم که حضور چنین خاطره‌هایی بتواند برای مردم ایران به عنوان یادگار گرانبهایی از این بزرگوار همواره مفید و کارگزار و مشکل گشا باشد.

 

* با توجه به اینکه شما در زمان رژیم شاه معدوم به زاهدان تبعید شده بودید و بالطبع برخوردهایی نیز با حضرت آیت‌الله صدوقی داشته‌اید. اگر خاطره‌ای از ایشان دارید بیان بفرمائید.

خاطره بسیار عزیزی که از این بزرگوار دارم این است که ایشان در آن دوران که ما در تبعید بودیم در ایرانشهر و با وجود اختناقی که در آن دوران وجود داشت ایشان با جمعی از دوستان‌شان از یزد حرکت کردند و علیرغم فرسودگی و پیری راه‌های طولانی را پیمودند و به ایرانشهر به دیدن ما آمدند و چنانچه به دیدن دیگر تبعیدیان نیز رفته بودند. و آمدن ایشان یک کمک روحی بسیار بزرگی برای ما آن روز محسوب می‌شد.

همچنین بعد از آن‌که ایشان از ایرانشهر برگشتند نامه‌ای برای من نوشتند که بعضی از مسائل یزد را برای من در این نامه شرح داده بودند و من در پاسخ ایشان نامه مشروح و مفصلی نوشتم که شامل تحلیل وسیعی از اوضاع ایران و اوضاع انقلاب و اوضاع گروه‌های مبارز و اوضاع روحانیت بود.
که آن نامه در آن وقت منتشر شد و در ده‌ها هزار نسخه به دست همه رسید و در آن نامه به نقش روحانیت و حساسیت دستگاه‌های استکباری نسبت به روحانیت اشاره کرده بودم و آن را تشریح کرده بودم که شهادت ایشان شاهد بزرگی است بر مسائلی که در آن نامه آمده بود.


روزنامه جمهوری اسلامی، ص ۹، ۱۳۶۱٫۴٫۱۲

 

208174_735